دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

کفشهایم کو

 

MIADGAH IS THE BEST 
 

کفش هایم کو ؟!

دم در چیزی نیست

لنگه کفش من این جاها بود !

زیر اندیشه ی این جا کفشی !

مادرم شاید این جا دیشب

کفش خندان مرا، برده باشد به اتاق

که کسی پا نتپاند در آن

هیچ جایی اثر از کفشم نیست

نازنین کفش مرا درک کنید

کفش من کفشی بود

کفشستان !

و به اندازه ی انگشتانم معنی داشت ...

پای غمگین من احساس غریبی دارد

شست پای من از این غصه ورم خواهد کرد

شست پایم به شکاف سر کفش ، عادت داشت ...!

نبض جیبم امروز

تند تر می زند از قلب خروسی که در اندوه غروب

کوپن مرغش باطل بشود ...

جیب من از غم فقدان هزار و صد و هشتاد و سه چوق

که پی کفش ، به کفاش محل خواهد داد

« خواب در چشم ترش می شکند »

کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود

سیزده سال و چهل روز مرا در پا بود

« یاد باد آن که نهانش نظری با ما بود »

دوستان ! کفش پریشان مرا کشف کنید !

کفش من می فهمید که کجا باید رفت

که کجا باید خندید

کفش من له می شد گاهی

زیر کفش حسن و جعفر و عباس و علی

توی صف های دراز

من درین کله صبح ، پی کفشم هستم

تا کنم پای در آن

و به جایی بروم

که به آن « نانوایی» می گویند !

شاید آنجا بتوان ، نان صبحانه فرزندان را

توی صف پیدا کرد

باید الان بروم ،... اما نه !

کفش هایم نیست ! کفش هایم ... کو ؟!

زیباترین قلب

مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می‌کرد که زیبا ترین قلب را در آن شهر دارد. جمعیت زیادی گرد آمدند.قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند.
مرد جوان، در کمال افتخار با صدایی بلندتر به تعریف از قلب خود پرداخت. ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و بقیه جمعیت به قلب پیر مرد نگاه کردند. قلب او با قدرت تمام می‌تپید، اما پر از زخم بود. قسمت‌هایی از قلب او برداشته شده و تکه‌هایی جایگزین آن شده بود.
 اما آنها به درستی به درستی جاهای خالی را پر نکرده بودند و گوشه‌هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می‌شد. در بعضی نقاط شیار‌های عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پر نکرده بود. مردم با نگاهی خیره به او می‌نگریستند. و با خود فکر می‌کردند این پیر مرد چطور ادعا می‌کند که قلب زیبا تری دارد.
مرد جوان به قلب پیر مرد اشاره کرد و با خنده گفت: تو حتما شوخی می‌کنی... قلبت را با قلب من مقاسیه کن. قلب تو، تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است. پیر مرد گفت: درست است قلب تو سالم به نظر می‌رسد، اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمی‌کنم. می‌دانی، هر کدام از این زخمها نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده ام، من بخشی از قلبم را جدا کردم و به او بخشیده ام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده که به جای آن تکه بخشیده شده قرار داده ام. اما چون این تکه‌ها مثل هم نبوده اند، گوشه‌هایی دندانه دندانه در قلبم دارم که برایم عزیزند، چرا که یاد آور عشق میان دو انسان هستند. بعضی‌ها از قلبم را به کسانی بخشیده ام.
 اما آنها چیزی از قلب خود به من نداده اند. اینها همین شیارهایی عمیق هستند. گرچه دردآورند، اما یادآور عشقی هستند که داشته ام امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیار‌های عمیق را با تکه ای که من در انتظارش بوده ام، پر کنند. حالا می‌بینی زیبایی واقعی چیست؟ مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد. در حالی که اشک از گونه‌هایش سرازیر بود، به سمت پیر مرد رفت. از قلب جوان و سالم خود تکه ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم کرد.
پیر مرد آن را گرفت و در قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی‌خود را جای زخم مرد جوان گذاشت. مرد جوان به قلبش نگاه کرد، دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود. عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ کرده بود

خطرناکترین موجودات عالم

به برنامه راز بقای خوش آمدید. قصد دارم شما را با خطرناکترین موجودات عالم آشنا کنم. برای دیدن این حیوانات از داخل مردابها شروع و در آخر به گوشه ای از اتاقهای تاریک می رسیم.

Iranian Fun Group

10 - عنوان دهم می رسد به وزغ زهرافکن ( Poison Dart Frog ). این وزغ بسیار زیباست و شما می توانید آنها را در دریاچه ها بیابید اما عجله نکنید. احتمالا اگر آنها را از نزدیک دیدید شاید اصلا نفهمید که خانواده ای را عزادار کرده اید. سمی که از پشت این وزغ خارج می گردد به سرعت شما را نابود می کند. البته نه شما بلکه این این سم عصبگرا برای از میان برداشتن 10 انسان کافی است! تا شما باشید که با این حیوان نازنین کاری نداشته باشید!


9 - احتمالا شما هم هوس نمی کنید که با این بوفالوی عزیز شوخی کنید. گول هیکل ورزشکاری او را نخورید! قدرت اصلی او در شاخهای تیز و قدرتمند اوست. شما به سختی می توانید یکی از این حیوانات را خشمگین کنید اما در این صورت زیاد به ادامه زندگی امید نداشته باشید!


8 - عنوان هشتم به یک حیوان سفیدرنگ و خوش خوراک و زیبا تعلق دارد. او را در قطب یافتیم. اگر بخواهیم به برنامه غذایی او اشاره کنیم باید به صبحانه مقوی او اشاره کنیم. راستش فکر می کنم اگر من هم هر صبح یک فیل دریایی ( فوک ) می خوردم از این هم خطرناک تر می شدم. خطاب به دوستان علاقه مند به هیجان توصیه می کنم توله های آن را اذیت کنید. احتمالا بعد از اصابت پنجه خرس به سرتان و احتمالا ترکیدن مغزتان هیجان زیادی احساس می کنید.


7 - اگر بعد از دیدن فیل مهربانی مانند دامبو قصد دارید شما هم یک فیل داشته باشید بد نیست با من به قلب مراتع آفریقا بیایید. احتمالا با دیدن این فیلهای کمی خشن! از تمام تصمیمات خود در مورد داشتن یک فیل پشیمان می شوید. البته اگر عاج های فوق العاده تیز و خطرناک سوراختان نکرده باشد و یا یک فیل 16000 پوندی بغلتان نپریده باشد! در هر حال بد نیست بدانید سالانه 500 نفر توسط فیلها کشته می شوند. چرا شما یکی از آنها نباشید!


6 - حواستان کجاست؟ وقتی با برنامه سازان برنامه راز بقا به دریاچه های آب شور استرالیا آمدید باید مواظب باشید که یک کروکدیل آب شور استرالیایی را با یک کنده چوب خشک اشتباه نگیرید! این حیوانی که می بینید ممکن است بسیار رومانتیک شما را به دندان بگیرد و بعد از غرق کردن شما شما را تکه تکه کند و میل نماید. شما هم که خوشــــــــــــــــــمزه!!


5 - این حیوان گربه ای ملوس است که ممکن است سوالات زیادی را در ذهن شما ایجاد کند. ما هنوز نمی دانیم کجای این حیوان خطرناک تر است. دندانهای برنده او؟ حملات برق آسای او؟ پنجولهای تیز و خرد کننده او؟ گرسنگی همیشگی او؟ نمی دانم اما می دانم این شیر آفریقایی اعصاب درست و حسابی ندارد. بهتر است به سراغ حیوان خطرناک بعدی برویم.


4 - این کوسه غول آسای سفید بسیار موجود بی جنبه ای است. از عکس گرفتنش می توانید این را بفهمید. جوری عکس گرفته که خود را خشن نشان دهد. اما کلاً ما دست اندرکاران راز بقا او را بیشتر انسانی ببخشید کوسه ای عاشق می پنداریم. او عاشق بوی خون است. هر جا که بوی خون در آب به مشام برسد در چشم بر هم زدنی آنجاست و در چشم بر هم زدنی قیامت کبری را بر پا می کند. اگر در چنین موقعیتی بودید دیگر بی خیال شوید. وقتی او بوی خون را احساس کند دیگر راه فراری نیست. در تفکر کوسه ای هر چیزی که تکان بخورد باید کشته شود!


3 - راستش این بار باید به عمق ابها برویم و این ماهی ژلاتینی زیبا را ببینیم. اگر توانستید از دست کوسه سفیدی به ان مرگباری فرار کنید اصلا مغرور نشوید. این ماهی ژلاتینی که چهره ای معصوم به خود گرفته است آنقدر شیطان صفت است که فکر می کنم هر هفت حیوان قبلی هم از او بترسند. او 60 شاخک دارد که هر کدام 15 فوت (4.5 متر!) طول دارد. در هر شاخک به زیبایی 5000 هزار تیغ سمی دارد. اگر وزغ زهر افکن 10 انسان را از بین می برد این ماهی 60 انسان را از پای در می آورد.


2 - کبری آسیایی نوعی مار است و هیچ ارتباطی با انسانها و تصمیم کبری ندارد! او دیگر مظهر نیش زدن است. سالانه 50 هزار مرگ در جهان اتفاق می افتد که قسمت عمده ای از آن به دست این مار اتفاق می افتد. وقتی با چنین ماری روبرو شدید که راه فراری برای نیشهای فوق مرگبار او نداشتید آن وقت اذعان می کنید که چرا در بین مارها او را خطرناکترین می نامند.


1 - در فرهنگ رازبقایی ما گفته شده است که به هیچ عنوان به این عنوان نزدیک نشوید اما ما و شما قصد داریم نگاهی به آن بیاندازیم. پشه ها اغلب فقط باعث ایجاد خارش می گردند اما همین ها هستند که باعث انتقال بیماری مالاریا می شوند. انگل هراسناک مالاریا پشت هر مالاریا دیده ای را می لرزاند. اما اگر بدانید سالانه 2 میلیون نفر بر اثر نیش این بلایای کوچک می میرند شاید شما هم بترسید. راستی یادم رفت بگویم بعضی انسانها مانند من هستند که به هیچ عنوان پشه نیششان نمی زند. اگر می بینید با شما راحت به میان این پشه ها آمده ام به همین دلیل است. چه شد؟ پشه نیشتان زد؟