تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانید چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
-----------------------------------------------------------------------------------
از دوستان آنقدر بد دیده ایم. از دوست می ترسم
به هیچکس دل نمی بندم. از این دوست می ترسم
نمی ترسم از عقرب. نه از شیطان و جادوگر
من از نامردی دوستان به ظاهر مرد می ترسم
----------------------------------------------------------------------------------
ای دل اگرت طاقت غم نیست برو
آوازه عشق چون تو کم نیست برو
ای جان تو بیا اگر نخواهی ترسید
گر می ترسی کار تو هم نیست برو
----------------------------------------------------------------------------------
با گل گفتم ابر چرا می گرید
ماتم زده نیست بر کجا می گرید
گل گفت اگر راست همی باید گفت
بر عمر من و عهد شما می گرید
----------------------------------------------------------------------------------
هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره به دل نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم |