می نویسم تنها برای منتظرانی که به انتظار روزهای شیرین مانده اند و ناامید نیستند از بدست آوردن آنچه میخواهند .... همچون خاری که به انتظار نشست و ....
به راستی که انتظار چه زیباست...چه زیباست آن چشمانی که هر روز چشم به راه معشوق می ماند
و چه پاک و مقدس است آن دلی که هر لحظه برای معشوق بتپد
زندگی آن لحظه ای است که منتظری خود رادرزیر سایه ی معشوق بیابد،معشوقی که تمام هستی اش تنها با وجود او معنا پیدا می کند.
معشوقی که نام قشنگش کبوتر دل را دیوانه وار به شوق پرواز در می آورد.
و اما چه سخت است که تو از همه چیز برای او بگذری ولی او همه آنها را نادیده بگیرد. و چه سخت است که کسی را دوست داشته باشی ولی نتوانی به زبان بیاوری عشقت را.....
****************************************
|