تک درخت

من تک درختم       در بیابان     بی آب     تشنه     با خشک شدن فقط یک قدم فاصله دارم 

    چه کنم که به خاطر آرزویی که دارم مقاومت می کنم      آرزویی مهال و ناشدنی

آرزویی خنده دار     آرزو دارم که به تو برسم به تو      آدرس تو را از آن کلاغ گرفتم

آدرسی نامشخص   در جنگل   فرسخها دور از من     میدانم که به تو نمی رسم

چه کنم که این دلم قانع نمی شود    کاش میشد خاک پاهایم را آزاد می کرد

ومن به جنگل می آمدم و فریاد میزدم      اسم تو را    و تو از میان درختان

با چشمانی زیبا     مرا میدیدی و می گفتی       منتظرت بودم