دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

درد و دل

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن کسی است که البفای دوست داشتن را برایت تکرار کند،
و تو از او رسم محبت بیاموزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست.
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه پنهان کردن قلبی ست که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن شانه های محکمی ست که بتوانی به آن تکیه کنی ،
و از غم زندگی برایش اشک بریزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی ست ،
که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعیست که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی ست .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست


زخمی تر از همیشه , از درد دل سپردن
سرخورده بودم ار عشق , در انتظار مردن
با قامتی شکسته , از کوله بار غربت
در جستجوی مرحم , راهی شدم زیارت
رفتم برای گریه , رفتم برای فریاد
مرحم مراد من بود , کعبه تو رو به من داد
ای از خدا رسیده , ای که تمام عشقی
در جسم خالی من , روح کلام عشقی
ای که همه شفاعی , در عین بی نیازی
پیش تو مثل کاهم , تو مثل کهربایی
هر ذره از دلم را , با حوصله زدی بند
این چینیه شکسته, از تو گرفته پیوند
ای تکیه گاه گریه , ای هم صدای فریاد
ای اسم تازه من , کعبه تو رو به من داد ....


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد