دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

دنیای من : نازنین و غزل و افسانه

دوستدار همیشه گی نازنین و غزل و افسانه

وصیت نامه ی داریوش کبیر

 

 

وصیت نامه ی داریوش کبیر:

اینک که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جز امپراتوری

ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان

درآن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران

دارای احترامند، جانشین من خشایارشاه باید مثل من در حفظ این

کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور

داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد.

هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار و برای

آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافیست، چون اگر دوستان و

ندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند

و استفاده نا مشروع نمایند نخواهی توانست آنها را مجازات کنی چون

با تو دوست اند و تو ناچاری رعایت دوستی نمایی

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و متملق را به

خود راه نده، چون هر دوی آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو

را از خود بران. هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط مکن و برای

این که عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند، قانون مالیات را وضع کردم

که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را

حفظ نمایی عمال حکومت زیاد با مردم تماس نخواهند داشت .

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند

بخوانند و بنویسند تا این که فهم و عقل آنها بیشتر شود و هر چه فهم و

عقل آنها بیشتر شود تو با اطمینان بیشتری حکومت خواهی کرد .

همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که

از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر

کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند .

بعد از این که من زندگی را بدرود گفتم ، بدن من را بشوی و آنگاه

کفنی را که من خود فراهم کردم بر من بپیچان و در تابوت سنگی قرار

بده و در قبر بگذار ، اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که می توانی

وارد قبر بشوی و تابوت سنگی من را آنجا ببینی و بفهمی که من پدرت

پادشاهی مقتدر بودم و بر بیست و پنج کشور سلطنت می کردم مردم و تو

نیز خواهید مرد زیرا که :

 

سرنوشت آدمی این است که بمیرد، خواه پادشاه بیست و پنج کشور

باشد ، خواه یک خارکن و هیچ کس در این جهان باقی نخواهد ماند،

 

اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت

مرا ببینی ، غرور و خودخواهی بر تو غلبه نخواهد کرد، اما وقتی مرگ

خود را نزدیک دیدی ، بگو قبر مرا مسدود کنند و وصیت کن که پسرت

قبر تو را باز نگه دارد تا این که بتواند تابوت حاوی جسدت را ببیند.

هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری

کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت، زیرا قائده اینست که وقتی کشوری

آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود، در آباد کردن ، حفر قنات ،

احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار بده .

عفو و دوستی را فراموش مکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین

صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولی عفو باید فقط موقعی باشد که

کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد

و تو عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد