-
دل پاییزی من
چهارشنبه 20 آذر 1387 11:25
دل پاییزی من زمان گویی دیر کرده باشد، طاقتش از پاییز طاق شده خم کوچه زمستان را که رد کند رد پای تو را می توان دید برف ها را برای نفس کشیدن غنچه ها کنار می زنی قناری را آواز می خوانی و چکاوک را می سرایی تجلی واقعیت را در شکوه طبیعت می بینی چون بهار سبز می رویی طراوت باران را می باری تا سرود شادی ها را جاری شوی اما زمان...
-
می روم
چهارشنبه 20 آذر 1387 11:24
می روم تا روزگارم با خیالت سر شود می روم شاید که احوال تو هم بهتر شود می روم تا لاله های سرخ باشد از ان تو غصه می خوردم که روزی لاله ها پرپر شود می روم دیگر نمی خواهم که این غم های من موجب ازار احوالت ملال اور شود می روم در شان عشق نا پیدا شوم تا مگر انجا تمام قصه هایم سر شود ارزو دارم ببینم روزگاری ان نگار در طلوعی...
-
تنها یک آرزو
دوشنبه 18 آذر 1387 13:24
تنها یک آرزو دیگر در وسعت پنجره های عشق تصویر آشنایت را نمی بینم ! گرد و غبار تکرار، شیشه ی پنجره ام را پوشانده است و من ِ خسته از تکرار ، گمت کرده ام . خسته ام از کوچه به کوچه درپی هیچ دویدن ها ... خسته ام ازبه دنبال عشق رفتن ها و معشوق گم کردن ها ... خسته ام از در پی نور دویدن ها و خورشد فراموش کردن ها ... خسته ام...
-
لیلی و مجنون
دوشنبه 18 آذر 1387 13:23
لیلی و مجنون میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی ؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر ، کنار فلان باغ ، منم می یام تا ببینمت . مجنون که شیفته دیدار لیلی بود ، چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست . ولی مدتی که گذشت خوابش برد ... نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق...
-
خیلی سخته
یکشنبه 17 آذر 1387 09:52
خیلی سخته گریه کنی ولی بهونه نداشته باشی تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ... تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار
-
تایتانیک
یکشنبه 17 آذر 1387 09:29
مرگ آخرین بازمانده تایتانیک ایسکانیوز ـ لیلیان گرترود آسپوند، آخرین بازمانده کشتی تایتانیک در 99 سالگی جان سپرد. به گزارش سرویس حوادث ایسکانیوز، لیلیان که طی آخرین روزهای عمرش در شرز بری زندگی میکرد هنگام غرق تایتانیک فقط پنج سال داشت. بر اثر این حادثه، دریا قربانگاه پدر و سه برابر لیلیان شد و مادرش که هرگز نتوانست...
-
لاله واژگون
شنبه 16 آذر 1387 11:09
-
استان من شهر من فارسان
شنبه 16 آذر 1387 10:24
استان چهار محال و بختیاری استان چهارمحال و بختیاری با مساحت ۱۶۵۳۲ کیلومتر مربع در بخش مرکزی کوه های زاگرس واقع شده است. استان چهار محال و بختیاری دارای ۶ شهرستان ۲۴ شهر و ۱۵ بخش و ۳۴ دهستان میباشد. این منطقه دارای یک درصد از کل وسعت ایران میباشد که در بستر سلسله جبال زاگرس واقع شده است. با وجود مساحت کم، ده درصد از...
-
معرفی
پنجشنبه 14 آذر 1387 17:41
Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 با سلام من اتابک فاضلی فارسانی هستم و اهل استان چهارمحال و بختیاری شهرستان فارسان و اکنون در شهر ساوه از استان مرکزی در 120 کیلومتری تهران سکونت دارم . اینم چندتایی عکس از شهر فارسان و استان چهارمحال و بختیاری فکر کنم خوشتون بیاد :
-
هرشب
پنجشنبه 14 آذر 1387 10:08
هر شب دست به دعا رو به خدا خواهم کرد از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد تا که جان دارم و از سینه عشق نفس می آید بر هوای نفس تو ای یار وفا خواهم کرد
-
پشت دریاها
پنجشنبه 14 آذر 1387 10:06
پشت دریا ها قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق قهرمانان را بیدار کند . قایقی از تور تهی و دل از آرزوی مروارید، هم چنان خواهم راند نه به آبی ها دل خواهم بست نه به دریا—پریانی که سر از آب در می آرند و در آن تابش تنهایی ماهی گیران می فشانند فسون از سر...
-
از جنس آسمون
پنجشنبه 14 آذر 1387 09:46
از جنس آسمون به من گفتی که دل دریا کن ای دوست همه دریا از ان ما کن ای دوست دلم دریا شد و داد م به د ستت مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
-
دریا
پنجشنبه 14 آذر 1387 09:45
تو با یک جرعه از دریای یادت میان باغ قلبم جا گرفتی تو با یک انعکاس نقره ای رنگ مجال ناز از رعنا گرفتی تو چون یک هدیه فیروزه ای رنگ مرا بر قایق رویا نشاندی وبا یک لطف یک لبخند ساده مرا به سر زمین عشق خواندی تو دیوار میان قلب ها را به رسم آسمانی ها شکستی وچون حسی غریب و واژه ای سرخ میان دفتر روحم نشستی تو دریایی ترین...
-
وقتی پاییز بر طبیعت پا گذاشت
چهارشنبه 17 مهر 1387 12:02
وقتی پاییز بر طبیعت پا گذاشت آفتاب مهر ، تابیدن آغاز کرد طبیعت خسته از مشغله ی زندگی چشمانش بست وخوابیدن آغاز کرد طبیعت سبز به خزان پا گذاشت هر چه که بود رو زمین جا گذاشت لباس زیبای میهمانی ز تن خویش کند لباس خواب حریری به تن خویش کرد باد پاییزی وزید و هوا سرد شد از سردی آن برگ درختان همه زرد شد سفره ی ابر در آسمان...
-
کفشهایم کو
یکشنبه 20 مرداد 1387 09:04
کفش هایم کو ؟! دم در چیزی نیست لنگه کفش من این جاها بود ! زیر اندیشه ی این جا کفشی ! مادرم شاید این جا دیشب کفش خندان مرا، برده باشد به اتاق که کسی پا نتپاند در آن هیچ جایی اثر از کفشم نیست نازنین کفش مرا درک کنید کفش من کفشی بود کفشستان ! و به اندازه ی انگشتانم معنی داشت ... پای غمگین من احساس غریبی دارد شست پای من...
-
زیباترین قلب
یکشنبه 20 مرداد 1387 09:00
مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا میکرد که زیبا ترین قلب را در آن شهر دارد. جمعیت زیادی گرد آمدند.قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند. مرد جوان، در کمال افتخار با صدایی بلندتر به تعریف از قلب خود پرداخت. ناگهان پیر...
-
خطرناکترین موجودات عالم
جمعه 4 مرداد 1387 09:40
به برنامه راز بقای خوش آمدید. قصد دارم شما را با خطرناکترین موجودات عالم آشنا کنم. برای دیدن این حیوانات از داخل مردابها شروع و در آخر به گوشه ای از اتاقهای تاریک می رسیم. 10 - عنوان دهم می رسد به وزغ زهرافکن ( Poison Dart Frog ). این وزغ بسیار زیباست و شما می توانید آنها را در دریاچه ها بیابید اما عجله نکنید. احتمالا...
-
بی تو
شنبه 1 تیر 1387 14:04
بی تو بی تو ،من کجا روم؟کجا روم؟ هستی من از تو مانده یادگار، من به پای خود به دامت آمدم ، من مگر زدست خود کنم فرار! تا لبم، دگر نفس نمی رسد، ناله ام به گوش کس نمی رسد، می رسی به کام دل که بشنوی: ناله ای ازین قفس نمی رسد...! خواهم مرد بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد تو که رفتی...
-
در رویا دیدم که با خدا حرف میزنم
دوشنبه 20 خرداد 1387 08:59
در رویا دیدم که با خدا حرف میزنم او از من پرسید :آیا مایلی از من چیزی بپرسی؟ گفتم ....اگر وقت داشته باشید.... لبخندی زد و گفت: زمان برای من تا بی نهایت ادامه دارد چه پرسشی در ذهن تو برای من هست؟ پرسیدم: چه چیزی در رفتار انسان ها هست که شما را شگفت زده می کند؟ پاسخ داد: آدم ها از بچه بودن خسته می شوند ... عجله دارند...
-
من عاشق هیچ کس نیستم
یکشنبه 19 خرداد 1387 14:56
من عاشق هیچ کس نیستم. من عاشق غروبم. عاشق نشستن و خیره شدن به غروب. من عاشق ابرم که هرچه شبنم از اوست. عاشق سنگ انداختن توی آب و گوش کردن به صدای دلنشین موج. من عاشق نشستن با دوستان پاک و عاشقم هستم. عاشق گوش کردن به دلاشان. عاشق خنده هاشان و دیوانگی هاشان. من عاشق چرخ و فلکم. عاشق نان و پنیر و سبزی... آه که چه حالی...
-
یادت که هست
یکشنبه 12 خرداد 1387 18:18
وعده ی هر روزمان یادت که هست، گریه ی جانسوزمان یادت که هست کوچه ی عشاق وباران های تند، لحظه های عاشقی یادت که هست گفته بودی من گل ناز توام!!!! بوسه بر دست ودهان یادت که هست دغدغه های دوباره دیدنم ، بعد هر قول وقرار ، یادت که هست آن نگاه مهربان وخیره هم ، لحظه ی دیدارمان یادت که هست دست از دستم نمی کردی رها، داغی...
-
شرط عشق
سهشنبه 24 اردیبهشت 1387 13:20
شرط عشق دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر...
-
به نام حضرت عشق ( عکس )
سهشنبه 10 اردیبهشت 1387 11:31
-
تشنگی
یکشنبه 8 اردیبهشت 1387 13:34
یه دنیا تشنگی تو عمق چشمامه ببین امشب قصاص از اشک می گیرم ببین می مونم امشب تا سحر یا نه دوباره مثل هر شب ساده می میرم یه بغض مرده رو لبهام ماسیده نمیشه اسمتو آروم بشمارم ببین از بس دلم با خاک خوابیده شبیه مرده های زیر آوارم کجا باید تو رو پیدا کنم امشب کدوم سقفه که مال هردومون باشه نمی بینی چقدر از هم جدا موندیم کدوم...
-
به نام خدای عشق
چهارشنبه 28 فروردین 1387 12:05
به نام خدای عشق ساقی حدیث سرو وگل ولاله می رود وین بحث با ثلاثه غساله می رود می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت کار این زمان زصنعت ولاله می رود شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که بنگاله می رود طی مکان ببین وزمان در سلوک شعر کاین طفل یکشبه ره یکساله می رود آن چشم جاودانه عابد فریب بین کش کاروان سحر زدنباله می رود...
-
گرانترین هواپیمای دنیا
چهارشنبه 28 فروردین 1387 11:50
-
عکسهای زیبا
چهارشنبه 28 فروردین 1387 11:45
-
زیباترین قلب
چهارشنبه 21 فروردین 1387 15:45
زیباترین قلب مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا میکرد که زیبا ترین قلب را در آن شهر دارد. جمعیت زیادی گرد آمدند.قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند . مرد جوان، در کمال افتخار با صدایی بلندتر به تعریف از قلب خود پرداخت....
-
وصیتنامه
دوشنبه 19 فروردین 1387 12:06
بگویید بر روی گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آنرا نشناخت مهربان بود ولی مهر نورزید . در زندگی احساس تنهایی می نمود و کسی هم نبود که تنهایش را پر کند طبیعت را دوست داشت ولی از آن لذت نبرد وخلاصه بنویسید زنده بودن را برای زندگی دوست داشت نه زندگی را برای زنده بودن
-
برای زمستان نگاهت ...
دوشنبه 19 فروردین 1387 11:37
برای زمستان نگاهت.. گرمای نگاهت را در دلم زندانی میکنم برای روزهای سرد و بیقرار روزی که نگاهت را از من دریغ خواهی کرد. کاش میشد.... کاش میشد این روزها دلم را هم می تکاندم تا ببینی چگونه یادت در وجودم جاریست!!!!! راستی شما هم دل تکونی کردین ؟؟؟؟؟؟؟؟ وشبی... به تودلبسته شدم از همان روز که قاموس زمان چله ازقلب فرومرده من...